تحولات منطقه

​​​​​​​اولِ بسم‌الله، این را بگویم که پس از خواندن این مطلب، اگر مثل من و برای دو سه ساعت «هوس مُردن» به سرتان زد، صد درصد مسئولیتش با خودتان است!

سفرنامه خیلی شخصی من به فرانسه/ زیارت اهل قبور
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
خدا وکیلی «پِرلاشِز» فقط یک گورستان قشنگ و مصفا نیست که این همه راه را از این طرف شهر(خیابان کلیشی) بکوبی، دو تا قطارشهری عوض کنی و بروی شرق پاریس زیارت اهل قبور و به‌خصوص اموات ایرانی مدفون در آن و آسودن زیر سایه درختان انبوهش. قبرستان پرلاشز برای خودش به جز با صفا بودن، مثل یک موزه اعجاب‌انگیز و به‌شدت اغواکننده است که پیش از این و در زمان افتتاحش در خارج شهر واقع شده بود و حالا با توسعه پاریس تبدیل به تنها گورستان عمومی در منطقه شهری شده است. بیشتر از ۲۰۷ سال عمر دارد. یکی از پربازدیدترین گورستان‌های جهان است و شاید پربازدیدترینش باشد که بیشتر از یک میلیون مرحوم از همه ملت‌ها و طبقات اجتماعی در آن آرمیده‌اند و اگر استخوان مردگانی که به اینجا منتقل شده را هم حساب کنی، چیزی حدود ۵/۳ میلیون نفر جمعیتِ مرحوم اعم از قهرمانان جنگ‌های مختلف، هنرمندان، اندیشمندان، سیاستمداران و مردم عادی دارد.
گویا در پرلاشز محلی هم برای سوزاندن اجسادی که وصیت به سوزانده شدن کرده‌اند وجود دارد که با نام «جردن دوسونیر» به معنی باغ یادبود شناخته می‌شود. در این باغ خاکستر اجساد به دست باد سپرده و پراکنده می‌شود. (مدیونید اگرمثل من به سرتان بزند نکند سرسبزی درختان انبوه اینجا مدیون همین خاکسترهاست) بخشی را هم که شبیه لانه کبوترها ساخته‌اند مخصوص کسانی است که وصیت کرده‌اند خاکسترشان به عنوان یادبود نگه داشته شود. اینجا خاکسترها را در ظرف‌های مخصوص ریخته داخل جایی مثل اتاقک (لانه کبوتر) نگهداری می‌کنند. بنابراین نمی‌دانم در محاسبه جمعیت پرلاشز این خاکستر شده‌ها هم محاسبه شده‌اند یا خیر؟

وادی السلام خودمان
با همه این توضیحات و رکوردها، اگر خودتان الان دست به کار شوید و درباره قبرستان وادی‌السلام ما مسلمان‌ها در نجف جست‌وجویی بکنید می‌بینید هم قدمت و هم جمعیت آن اصلاً با پرلاشز قابل مقایسه نیست. در وادی‌السلام نزدیک به ۶ میلیون نفر و پیکر چند پیامبر دفن شده و قدمت چند هزار ساله دارد. فرق مشهود دیگرشان هم این است که پرلاشز با قدمت حدود ۲۰۰ ساله و جمعیت کمتر مردگان و بازدیدکنندگان، در سال ۱۹۹۴ ثبت جهانی شده اما وادی‌السلام با وجود تلاش ایران و عراق از سال ۲۰۱۵ فکر کنم هنوز به ثبت جهانی نرسیده است!
پرلاشز در واقع باغی بوده که کشیش محبوب پاریسی‌ها ( پدر لاشز) در آن زندگی می‌کرده است. پدر روحانی به قدری محبوب و معروف بوده که حتی لویی چهاردهم پادشاه فرانسه برای اعتراف به گناهانش نزد او می‌رفته است. البته سندی در دست نیست که آقای لویی، چند بار زیر بار گناه کمر خم کرده و متوسل به کشیک محبوب شده است! در سال۱۸۰۳ شهرداری پاریس این باغ را می‌خرد و سال بعد با دستور ناپلئون تبدیل به گورستان عمومی می‌شود که هر مُرده‌ای با هر دین و مسلکی را می‌شود در آن دفن کرد. پاریسی‌ها البته چون این قبرستان کلیسایی نداشت از آن استقبال نکردند و سال اول به جز کودکی که برای افتتاح در آن دفن شد فقط ۱۲ نفر دیگر در اینجا دفن شدند.
دو سه سال بعد مسئولان شهر ایده جالبی به ذهنشان می‌رسد تا رونقی به گورستان بدهند. اصولاً چون فرانسوی‌ها علاقه‌مندند مردگانشان را جایی کنار آدم‌های سرشناس دفن کنند، مسئولان شهر استخوان‌های چند مرحوم سرشناس را از گورستان‌های دیگر به پرلاشز منتقل می‌کنند.
با این ترفند کم‌کم گورستان جدید، معروف می‌شود و رونق می‌گیرد. حالا هم با درختان انبوه، فضاسازی بسیار بسیار زیبا، قبرهای بسیار جالب که در واقع هر کدام یک مقبره حساب می‌شوند و اغلب اعضای یک خانواده زیر یک سنگ قبر کنار هم خوابیده‌اند، مجسمه‌ها و نمادهایی که هر کدام علاوه بر سنگ قبر بودن یک اثر هنری قدیمی هم محسوب می‌شوند، خیابان‌کشی‌هایی که بعضاً به کوچه‌باغ‌های پرسایه نقاشی‌ها شبیه است و همچنین آب و هوای دل‌انگیزی که دارد آن هوس خفته‌ای را که اول مطلب گفتیم بدجوری در شما بیدار می‌شود! 

شوخی کردم
 به جز بازیگری مثل ژان پل بلموندو، نویسنده‌ای مثل مارسل پروست که با چند پروست دیگر زیر یک سنگ قبر ساده خوابیده، مولیر نمایش‌نامه‌نویس، آنوره دوبالزاک نویسنده و... هموطنانی مثل صادق هدایت (قطعه ۸۵)، غلامحسین ساعدی یا همان گوهر مراد(نویسنده)، عیسی بهادری (طراح و نقاش) و... هم ساکنان خفته پرلاشز هستند. توی گشت و گذارمان البته قبری متعلق به رفقای حزب توده ایران و شاخه‌های مختلف چنین احزابی را هم پیدا کردیم ولی خوشبختانه به قبر اویسی برنخوردیم.
 خلاصه اگر سفر پاریس قسمتتان شد بازدید از این گورستان را حتماً در برنامه‌هایتان بگذارید که هم فال است و هم تماشا و ثواب هم دارد یحتمل. نگران این هم نباشید که شوخی کردم و گفتم آدم ممکن است هوس مردن به سرش بزند. بالاخره وقتی اسم مرگ و دفن شدن بیاید، هیچ کجا مملکت و وطن خود آدم و قبرستان شهرش نمی‌شود. در ضمن هزینه حداقل ۱۶هزار یورویی کفن و دفن در پرلاشز بدون شک هوس که بماند، هوش و حواس را از سرتان می‌پراند.

خبرنگار: مجید تربت زاده
منبع: قدس آنلاین

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.